آب زنید راه را

آب زنید راه را

[ حسین طاهری ]
(آب زنید راه را این‌که نگار می‌رسد                                                                                                                                                                                                            
 دختر مرتضی‌علی فاطمه‌وار می‌رسد)۲
                   
بانوی شاهزاده‌ها هست رکاب محملش
 با چه شکوه شکوهتی کوه وقار می‌رسد 
 
 (آب زنید راه را این‌که نگار می‌رسد                                                                                                                                                                                                      
 دختر مرتضی‌علی فاطمه‌وار می‌رسد) ۲   
                                                                                                                                                
(هاشمیان به گرد او فاطمیان پشت سر)۲ 
قامت عصمتش در این حسن و حصار می‌رسد

(آب زنید راه را این‌که نگار می‌رسد                                                                                                      
 نازنین راه را این که نگاه می‌رسد                                                                                                       
 دختر مرتضی‌علی فاطمه‌وار می‌رسد) ۲
                                                
آه دار و نداره فاطمه گوهر، ناب مصطفی
 به کربلا حسین با دار و ندار می‌رسد 

(آب زنید راه را این‌که نگار می‌رسد                                                                                                      
 نازنین راه را این که نگاه می‌رسد                                                                                                       
 دختر مرتضی‌علی فاطمه‌وار می‌رسد) ۲
                                                
خامس آل پنج‌تن همراه طفل شیرخوار 
زودتر از روز دهم سر قرار می‌رسد
 شانه آسمانی یا محمل دختران شده
 چه ناز دارد دختری به این دیار می‌رسد 

گرد و غبار این زمین تا نرسد به معجر
بال فرشته از یمین و یسا می‌رسد 
رونق کار معزنه رکن شباب هاشمی 
وارث هیبت نبی یکه سوار می‌رسد

 رونق باغ می‌رسد، چشم و چراغ می‌رسد
 عنبر و مشک می‌دمد، دولت یار می‌رسد
 وزیر اعظم حسین، آیه محکم حسین
 صاحب پرچم حسین آن جلودار می‌رسد

آن سوی دیگر از زمین، نیزه و تیغ آبدار 
ارتش زم حریرها چند هزار می‌رسد

رفت قرار ناگهان، از دل خواهر حسین
در نظرش همه جهان تیره و تار می‌رسد 

پرده کنار می‌رود، واقعی روز دهم 
صحنه به صحنه از دل گرد و غبار می‌رسد 

شاد شده است آسمان، قلقله‌ای در جهان
دید زهر طرف غمی همچو شراب می‌رسد

دید از جور فرج چه استخوان‌ها که شکسته
ناله و بانگ قاسمه لاله و زار می‌رسد 

حلقه زدن کوفیان دور حسین و اکبرش
صدای طبل شادی و داد و هوار می‌رسه 

طفل به دست آسمان بود و
صدای خنده از لشکر شامیان برین
ارزش کار می‌رسد ارزش کار می‌رسد

( آب زنید راه را، مادر او به قتلگاه 
با پر و بال زخمی و حالت‌ زار می‌رسد)۲

وقت نفس نفس زدن زمان دست و پا زدن
 ناله یابنیَ از گوشه کنار می‌رسد

چشم حسین بسته شد قوم هرات شد جسور
موقع غارت از حرم وقت فرار می‌رسد

 حسین...

پربازدید ترین مداحی واحد حسین طاهری محرم و صفر ورود کاروان به کربلا

نظرات