کاروان سلاله‌های خدا

کاروان سلاله‌های خدا

[ حاج عبدالرضا هلالی ]
کاروانِ سُلاله‌های خدا 
کاروانِ امامِ عاشورا
 
کاروانِ بهشتیانِ زمین 
کاروانِ فرشتگانِ سَماء

یکی از نوکرانشان جبریل 
یکی از چاکرانشان حورا

گوشه‌ای از صدایشان داود 
نفسی از دعایشان عیسیٰ

نوجوانانشان چو اسماعیل
پیرمردانشان خلیل آسا

همه آیاتِ سوره‌ی مریم
همه چون کاف و هاء و یاء و الی

یوسفانِ عشیره‌ی حیدر
مریمانِ قبیله‌ی زهرا 

کعبه می‌بیند و طوافِ مَلک
چشم تا کار می‌کند این‌جا

کشتگانِ حوادثِ امروز
صاحبانِ شفاعتِ فردا

تا به حالا ندیده هیچ‌ کسی 
این همه آفتاب در یک‌جا

هر دلی با دلی گره خورده است 
همه مجنون‌صفت، همه لیلا 

دارد این کاروانِ صحرایی 
دخترانی عفیفه و نوپا

همه با احترام و با معجر 
همه در پرده‌های حُجب و حیا 

پرده را از مقابلِ محمل
باد حتیٰ نمی‌بَرد بالا

دور تا دورشان بنی‌هاشم 
تحت فرمانِ حضرت سقّا

پای عُلیا مُخدّره زینب
روی زانوی اکبرِ لیلا

از غروبِ مدینه می‌آیند 
در زمینی به نامِ کرب‌و‌بلا 

می‌رسند و یاد می‌کردند 
از سر و تشت و حضرت یحییٰ

حق نگه‌دارِ این‌همه مجنون
حق نگه‌دارِ این‌همه لیلا

یوسفانِ عشیره‌ی حیدر
مریمانِ قبیله‌ی زهرا

بی تو می‌میرم ارباب...

نظرات