برگرد بریم نذار چشام تر شِه دلواپست نگاه خواهر شِه برگرد بریم داداش نذار زینب (داغ دیدهی شیش تا برادر شِه) ۲ برگرد بریم که روضهها اینجاست انگار ته قِصّهی ما اینجاست کاشکی مثه رهگذرا ردشیم (خیمه نزن کرب و بلا اینجاست) ۲ میرسه انگار بوی حسرت و جدایی قافله سالار شده امشب کربلایی آخر رسیدیم کربلا با چشم گریون سایهی غربت دل زینبو نسوزون برگرد بریم دل نگرونم برگرد بریم داداشی جونم گریه نکن مقابل زینب پاره میشه بند دل زینب دست روی دست میزنی مظلومم خیره شدی به مَحمل زینب جاری نکن اشک لبالب رو با بغض نگو نالهی یا ربّ رو میوزه باد مخالف و میگه محکم بزن خیمهی زینب رو بعدِ تو داداش اگه زینبت بمونه چی سر خیمهش میارن خدا میدونه ترس من اینه که دلت رو غم بگیره تنها بمونم شمر تورو ازم بگیره برگرد بریم دل نگرونم برگرد بریم داداشی جونم حرف جدا شدن نزن داداش بند نمیاد اشکای من داداش مونده هنوز تا روز عاشورا از من چرا میخوای کفن داداش دیدم خودم کم اومدش آخر دیگه کفن نداشت بده مادر دستم فقط یه پیرهن داده وقت وداع تنت کنه خواهر کاشکی بمیرم تا نبینم این روزا رو بعد اباالفضل به کیا میسپاری مارو چیز زیادی تا اسارتم نمونده فکر اسیری خوابو از چشام پرونده برگرد بریم دل نگرونم برگرد بریم داداشی جونم صَلی الله عَلیک یا اباعبدالله حسین حسین حسین جان هوایی و تو شور و شینم که نوکر امام حُسینم دیوونه و خرابه و مَست شبای بین الحرمینم حسین حسین حسین جان ز غم صدا نمیکنم من گلایه ها نمیکنم من اگر مرا رها کنی تو تو را رها نمیکنم من حسین حسین حسین جان گل مرا ز غم سرشتند به سینه ام حسین خوشا به حال نوکرانت که از اهالی بهشتند حسین حسین حسین جان
احسنت تبارک الله
عالی
عالی بود اجرشان با خداوند تبارک و تعالی