راه بود و راه بود و راه بود کاروان همراه ثارالله بود کاروان نه قبلهگاه عالمین مرد یا زن جمله عشاق حسین پاسدار قافله عباس ماست روی دوشش پرچم یا مجتباست اینکه چون خورشید روی مرکب است حضرت زهرای ثانی زینب است (اباعبدالله) زینب است این اقتدارش بارز است عقل از درک عقیله عاجز است پردههای محملش نور جلیست یا رب این دخت علی یا که علیست سالها مستور مانده آیهاش چشم همسایه ندیده سایهاش قامتش دور از نگاه شوم بود آفتاب از دیدنش محروم بود قاسم و اکبر به دور محملش با ابوفاضل نمیلرزد دلش بار بگشایید اینجا کربلاست لحظهی موعود زینب با خداست