
یک کاروان دل همره دلبر رسیده زینب بیا که منزل آخر رسیده یاران فرود آیید این وادی طور است وعده ز سوی حضرت داور رسیده قبل از تمام کاروان هاشمیها کرب و بلا شاهد بُود مادر رسیده (یابن زهرا حسین) اینجا فرات از چار جانب موج دارد از چه جواب العطش خنجر رسیده کودک که میگرید جوابش کعب نی نیست اینجا تمام حوصلهها سر رسیده هر کس که عقده داشت از صفین و خندق بر قطعه قطعه کردن اکبر رسیده آهنگران شهر را آرام سازید تازه به خواب ناز علی اصغر رسیده زنهای کوفه خود مگر پوشش ندارند که بانوان را غصهی معجر رسیده هر کس به اهلش وعدهیسوغات داده اینجا برای بردن زیور رسیده از این همه خلخال و زیور که مهیاست یک ساربان چشمش به انگشتر رسیده (یابن زهرا حسین حسین حسین)