این چه حالی‌ست که در سینه نهان است این‌جا

این چه حالی‌ست که در سینه نهان است این‌جا

[ حسین سیب سرخی ]
این چه حالی‌ست که در سینه نهان است این‌جا 
آن‌چه حاجت به بیان نیست عیان است این‌جا

فصل پَرپَر شدنِ باغ گلی می‌آید
نوبهاران همه تاراج خزان است این‌جا

به تو سوگند که چون تو، همه را می‌دانم  
دل زینب به نگاهت، نگران است این‌جا

تا زمان هست تماشای قدِ اکبر کن  
مقتلت بر سر بالین جوان است این‌جا

بعد عباس چه بر اهل حرم می‌گذرد  
حمله‌ها بر سر خلخال زنان است این‌جا

حسین جان...

نظرات