هنوزم روضههات تنها پناهه هنوزم با غم تو خو میگیرم منم اون کشتی به گِل نشسته که تو کرب و بلا پهلو میگیرم واسه تو خوب و بد فرقی نداره رحمتت میکنه کار خودش رو خوش به حال گدایی که با اشکاش بسته تو روضههات بار خودش رو کاری کن برای من آقای من چی شد کربلای من آقای من شاهِ سر جدای من آقای من برمیگردم میبینم زندگیمو من حتی با توام رو راست نبودم خودمم میدونم که بیراهه رفتم یعنی اونکه دلت میخواست نبودم نوکر ناسپاسی بودم امّا بگو آغوش تو بازه هنوزم به حقِّ چادر خاکی مادر نذار تو حسرت دوری بپوسم عشق موندگار من، نگار من ای تنها قرار من، نگار من میمونی کنار من، نگار من کاری کن برای من آقای من چی شد کربلای من آقای من شاهِ سر جدای من آقای من