(اقبال من) حدیث عشق تو دیوانه کرده عالم را به خون نشانده دل دودمان آدم را چه سریه تو اقبال من، که اومدی به دنبال من؟ تموم دنیا مال تو کربلا مال من کربلا یا کربلا... من که شروع زندگیم با تربت کرب و بلاست حُسن ختامشم اِن شاءالله نجف تو ایوون طلاست آرامش امروز، آسایش فردا تنها با حسینه نرو هیچ جا چه سریه تو مسیر تو؟ تموم عالم اسیر تو من از همون بچگی شدم نمکگیر تو چه سِریه تو اشک غمت، تو روضههای مُحرمت؟ عوض شده زندگیِ من زیر پرچمت کربلا یا کربلا ... خاطرههای رفته رو، تا که مرور میکنم از اینکه نوکر تو هستم، حس غرور میکنم ای حضرت خورشید، نور دل مهتاب محتاج نگاتم منو دریاب