
دوباره اشک تو چشمام، میباره رو گونه نم نم سینه زنها چشم به راهند، که میاد بوی محرم دوباره عشق و جنون و، دوباره بیرق و پرچم با صدای پای ارباب، دوباره میزنه قلبم میزنه قلبم، داره میاد دوباره باز، بوی محرم ... مادرم خونده تو گوشم، که تو نوکر حسینی وقف روضهها و وقف، پادشاه عالمینی حالا من یه عمرِ آقا، نوکر دربارت هستم میخونم با هر نفس من، یا حبیبی، نورعینی یا حبیبی، نور عینی، أنت سفینه النجاة یا امیری و ...انت قتیل العبرات ذبیح للقتا حسین، ساکن کربلا حسین نعم المولی یا من علی، روحی لک الفدا حسین یا حبیبی حسین حسین... وقتی که میام تو روضت، میگذره جنونم از حد آخه دیوانه چو دیوانه بیبیند خوشش آید توی روضهها میام با، إذن مادر تو زهرا که میبینی همیشه، خودمو میزنم آقا اونقدر خودمو میزنم آقا، نگام کنی یک دم ساکن عباد خون شدم ارباب، منو ببر تا حرم مجنون شبهای، حرم اربابم کربلا از عشقت، تو ببین بیتابم قسمتم نمیشه، دیدن شیش گوشه لااقل ببینم، حرمو تو خوابم یا زینب حسین...