
ای جان جهان, جهان جان ادرکنی قیوم زمین و آسمان ادرکنی احیاگر صّد دم مسیحا الغوث یا حضرت صاحب الزمان ادرکنی *** نیت اگر سوختن به پای حسین است طالب این اشکها خدای حسین است طبق روایت حسین کشتۀ اشک است اشکی اگر ریختهام به پای حسین است در همه جا گفتگوست از حّسّناتش در همه جا صحبت از وفای حسین است یک سرو گردن سر است از همه در حّشر هر که سرش خاک زیر پای حسین است سر به هوا کِی شود از عشق مجازی آنکه سرش گرم در هوای حسین است چون حرمش عرشو روضهاش حرم اوست عرش خدا خیمۀ عزای حسین است جامۀ احرام حاجیان محرم پیرُهن مشکی عزای حسین است خوب نظر کن به چهار گوشۀ عالم هر که غریب است آشنای حسین است خرج عزای حسین کن نّفّست را ای که دّم گرمت از عطای حسین است نیستم اندازۀ گدایی کویت گر که به او وصلم از دعای حسین است منتی از پرچم کسی به سرم نیست روی سرم سایۀ لوای حسین است آخر سر بازگشت من به سوی اوست چون گِلم از خاک کربلای حسین است جامۀ یاران سیاهو محفلو پرچم سیاه آری اری این سیاهی یادگار زینب است گفتار عشق را به زبان احتیاج نیست چندان که شد نگه به نگه آشنا بس است ***