
برای تو دو سه خطی بگویم از دل و جان دوباره حرف علی شد ببار ای باران خدا برای کسی این چنین نیارد که پسر به خاک و پدر در مقابلش حیران صدا به خیمه رسیده بیایید اهل حرم حسین چاره ندارد شدهست سرگردان علی اکبر رعنا شده علی اصغر تنش چو برگ درختان زرد در آبان حسین ناله زنان گفت خواهرم حالا کمک کن و علیام را به خیمه برگردان حسین ماند و خجالت، حسین مانده و غم حسین مانده و فوجی ز قوم نامحرم