صدای ناله میآمد ولی نفهمیدم که مادر است در آتش و یا پسر میسوخت **** قصّهی سو سو زدنت یه گوشه زانو زدنت خونه رو بی تاب میکنه، صدای جارو زدنت فدای این زانو زدنت بدجوری انگار زدنت چهل نفر چهل دفعه به در و دیوار زدنت آه، فاطمه...