صدای یا ربَّنا، از تو دل سیَهچاه یه آوای آشنا، از تو دل سیَهچاه یه پیرِمردی که تو غربت روزای آخریشه توی گریه مُردنش رو از خدا میخواد همیشه میخواد پاشه کُندهی زنجیر نمیذاره نمیشه وای، توی پنجهی غم گرفتاره چشاش ابر بارونه میباره اسیری چقدر دردسر داره وای، یه دل داره که غرق اندوهه روی شونههاش بارِ یک کوهه این آقایی که برتر از نوحه غریب آقام ای غریب آقام... نشسته جای ردّ شلّاق روی پهلوی آقا نمیشه وا حلقهی زنجیر از رو بازوی آقا چه زندانبانی چه زندانی، پُر از درد و ملاله کبوتری کنج قفس، مونده شکسته باله صبح تا غروب شب تا سحر همش داره میناله وای، غریبی و غربت چقدر سخته روی دست و پاش خون شده لخته میارن تنش رو روی تخته وای، ضعیف و نحیفه چقدر پیره دمِ مرگه و دنیا دلگیره هنوز دست و پاش توی زنجیره غریب آقام ای غریب آقام... شبِ هجرونه آقام اومد امام رضا کجایی؟ شک ندارم امشب تو هم، به روضهمون میآیی درسته دیدی یه جاهایی، زنجیر رو اون بدن موند اما دمِ تشییعِ اون، دلا پُر از مِحن موند بهجاش بخون روضه برا اونی که بیکفن موند وای، حسین پیکرش روی خاکا بود تنِ اون زیر نعل اسبا بود سرش هم روی نیزه بالا بود وای، چقدر دخترش زار و دلگیر شد توی کوچهها خیلی تحقیر شد سه ساله توی بچگی پیر شد حسین جانم ای حسین جانم...
✨✨یامهدی ادرکنی ✨✨🌹