(به دعایپر خیر مادرم سر سفرهی موسی ابن جعفرم)۲ (مدیون خودشو پسرشم تا خون تو رگمه نوکرشم)۲ (هو باب نجات ماسوالله روحیبفدا،روحیبفدا،روحیبفدا)۲ (هو باب الحوائج الیالله روحیبفدا،روحیبفدا،روحیبفدا)۲ گوشهی حرمش آشیونمه گنبدآقا سقف خونمه (ممنون خودشو کرمشم جاروکش دم حرمشم)۲ مدیون خودشو پسرشم تا خون تو رگمه نوکرشم باآقامون کسی نمیشه گمراه روحیبفدا،روحیبفدا،روحیبفدا هو بابالحوائج الیالله روحیبفدا،روحیبفدا،روحیبفدا درخونهی موسیابن جعفریم مگه میشه که دست خالی بریم داره رضایت فاطمهرو پس کربلا میبره همهرو از آقا دست ما نمیشه کوتاه روحیبفدا،روحیبفدا،روحیبفدا هو بابالحوائج الیالله روحیبفدا،روحیبفدا،روحیبفدا