رضا جان

رضا جان

[ کربلایی نریمان پناهی ]
رضاجان، رضاجان
بیا این دَمِ آخری غُربتم رو، نگاه کن
دلم بی‌قراره تو دردِ دلم رو دَوا کن
واویلا

رضاجان، رضاجان
میونِ سیاه‌چال نفس‌هام رو لب‌هام، رسیده 
بَعیده که زنده بمونم اُمیدم بُریده
واویلا

شده تازیونه، رضاجان، اِفطارم
داره میده سِندیِ ملعون، آزارم

کجاست دخترِ مهربونم، معصومه؟ 
سَرم رو روی خاکِ غُربت، می‌ذارم

یا بابَ‌الحَوائج، یا موسَی‌بنِ‌جعفر... 

رضاجان، رضاجان
تَوونی ندارم زمین‌گیر شده پیکرِ من
می‌دونم رسیده دیگه لحظه‌ی آخرِ من
واویلا

یا بابَ‌الحَوائج، یا موسَی‌بنِ‌جعفر... 

رضاجان
دلم لَک زده بی‌قرارم برای یتیمام
کجایی ببینی که چون کاسه‌ی خونه چشمام
واویلا

می‌خنده به اَشکای چشمام، این نامرد
طناب بسته رو دست و پاهام، این نامرد

داره میده حرفاش عذابم، واویلا
نمک می‌زنه روی زخمام، این نامرد

(مظلوم، مظلوم، مظلوم اِی حسین‌جان) ۶

حسین، حسین، حسین، حسین... 
****
دورِ مجنون گذشت و نوبتِ ماست
هرکسی پنج روز، نوبتِ اوست

نظرات