بمون مادر بمون دوای قلب نیمهجون مادر خمیده راه میری چرا، جوون مادر بمون مادر دلت خونه ببین که حال بچههات پریشونه علی بدون تو دیگه نمیتونه دلش خونه حلالم کن نگاه به این دل و به اشک و نالم کن بمون و رفتنِ تو رو مَحالم کن حلالم کن بهارِ من ببخش که بد گذشت بهت، کنارِ من بدونِ تو سیاهه روزگارِ من قرارِ من حالِ تو تاب و طاقتم برده، کودکانت بهانه میگیرند پیش هم زینب و حسین و حسن، بارِ غم را به شانه میگیرند (یا زهرا)۳ ***** پناهِ من بری بدونِ یاورم، سپاهِ من بری یه کوچه میشه قتلهگاهِ من پناهِ من پَر افتاده به روی خاک کوچه مادر افتاده یه بیحیای پَست باهاش درافتاده درافتاده در افتاده یه زن جلوی چشمِ همسر افتاده نه تنها فاطمه که حیدر افتاده در افتاه حسن تنهاست تو کوچهها همیشه یاورِ زهراست براش همون دوشنبه آخرِ دنیاست حسن تنهاست بی علی پس چرا بگو بانو، به سفر میروی پرستویم حال فهمیدم چرا گفتی، چقدر آه دردِ پهلویم (یا زهرا)۳