درو شکستن با یه ضربه سر مادرو شکستن

درو شکستن با یه ضربه سر مادرو شکستن

[ حسین ستوده ]
درو شکستن با یه ضربه سر مادرو شکستن
بدجوری غرور حیدرو شکستن

چهل نفری زدن تا دیدن تو فاطمه پشت دری زدن
تا دیدن تو پشت در بی سپری زدن

ای مدینه دلت اومد حیدر ببینه
فاطمه نقش رو زمینه

چه کربلایی 
بستی از خون حنجر چه حنایی
جلوی زینب زیر دست و پایی

حیا نمی کنن کشتنت ولی تو رو رها نمی کنن
سر و آخه که تشنه جدا نمی کنن

وای یه ضربه
ضربه پشت ضربه پشت ضربه
دخترت تو دست و پای اسبه

والا وقاحت داره

نظرات