(به دعاهای پرخیرِ مادرم... سر سفرهی موسیابن جعفرم)۲ (مدیون خودش و پسرشم تا خون تو رگمه نوکرشم...)۲ هُوَ بابُالنِجاته ماسِوی الله (روحی بفداه)۳ (هُوَ بابالحوائجه الی الله روحی بفداه...)۳ گوشهی حرمش آشیونمه گنبدِ آقا سقفِ خونمه (ممنونِ خودش و کرمشم جاروکشِ دمِ حرمشم...)۲ با آقامون کسی نمیشه گمراه (روحی بفداه)۳ (هُوَ بابالحوائجه الی الله روحی بفداه...)۳ (درِ خونهی موسیابن جعفریم مگه میشه که دستخالی بریم؟)۲ داره رضایتِ فاطمه رو (از کربلا میبره همه رو)۲ از آقا دستِ ما نمیشه کوتاه (روحی بفداه)۳ (هُوَ بابالحوائجه الی الله روحی بفداه...)۲
عالی