در لغت معنی شَبح یعنی

در لغت معنی شَبح یعنی

[ مهدی رسولی ]
در لغت معنی شَبح یعنی 
سایه‌ای در خیال می‌آید
یا به تعبیر دیگری انگار
ابروی هلال می‌آید

وقت برخاستن، نشست 
نشست عرق سرد روی پیشانی
اشک امانم نمی‌دهد که پُر است 
مو به مو قصّه از پریشانی

قاریان، عالمان، مسلمانان 
سوختند آیه‌های کوثر را
با وضو آمدند مردم شهر 
با وضو می‌زدند مادر را
کارشان قربت الی الله
 
مادر من خودش یدالله است 
کارشان را پُر از مخاطره کرد
دست انداخت دور شال پدر 
کار را یک غریبه یک‌سره کرد
****
خواست تا شانه کند موی دخترش 
خب مادر از دختر خجل شد، دختر از مادر خجل
****
باور بکنم یا نکنم قصد سفر کردی 
باور بکنم یا نکنم محاله برگردی

باور بکنی یا نکنی من بی تو می‌میرم
باور بکنم یا نکنم همینه تقدیرم 

خواهش بکنم یا نکنم، رمق به این تن نیست
خواهش بکنم یا نکنم، دلت به موندن نیست
****
شبا سر به سجده می‌ذارم فقط
تا این سِرّ بمونه بازم سر به مُهر

غرور من و حُرمت تو شکست
از اون کوچه اون ضربه اون وقت ظهر

مادر کاش اون روز نمی‌رسید
نامرد انگار اصلا منو ندید
جوری سیلی زد که قدت خمید
****
بگذار بگویم از به فریاد 
چون طفل، علی به گریه افتاد

این اولین باره می‌لرزه دست و پات
این اولین باره که مرگمو می‌خوام

پربازدید ترین مداحی شعر روضه مهدی رسولی محرم و صفر حضرت زهرا (س)

پربازدید ترین مداحی شعر روضه محرم و صفر حضرت زهرا (س)

محبوب ترین مداحی محرم و صفر حضرت زهرا (س)

محبوب ترین مداحی مهدی رسولی

نظرات