گرفت راه زنی را به کوچه راهزنی

گرفت راه زنی را به کوچه راهزنی

[ مهدی رسولی ]
گرفت راه زنی را به کوچه، راهزنی
در آن محله که بسیار رهگذر دارد

بگو به دشمن مولا مرام ما این نیست
زمان جنگ بیاید اگر هنر دارد

کشید و برد، زد و رفت، من نمی‌دانم
حسن دقیق‌تر از  این ماجرا خبر دارد

شب‌ها سر به سجده می‌زارم فقط
 تا این سر بمونه بازم سر به مهر، غرور منو، حرمت تو شکست

از اون کوچه و، اون ضربه 
اون وقت ظهر، کاش اون روز نمی‌رسید 

نامرد اصلا انگار منو ندید
چون ترسیده بود از قیامت تو
جوری سیلی زد که قدت خمید

اگر چه داغ این جسارت، می‌مونه تو دل من همیشه 
نمی‌دونست با این کبودی نور خدا خاموش نمی‌شه 

آی مادر(۳)
*
عفیفه بود و میان کوچه سرش پایین بود
*
تمام غصه‌ام این است پشت پا بخوری
تو هم شبیه‌ خودم نیزه بی‌هوا بخوری

خیلی گران تمام شد این آب خواستن
یک مشک از  قبیله ما یک عمو گرفت 

ازآن به بعد بود صدا ضعیف شد
از آن به بعد بود که راه گلو سد شد

حسين

پربازدید ترین مداحی شعر روضه مهدی رسولی محرم و صفر حضرت زهرا (س)

پربازدید ترین مداحی شعر روضه محرم و صفر حضرت زهرا (س)

محبوب ترین مداحی محرم و صفر حضرت زهرا (س)

محبوب ترین مداحی مهدی رسولی

نظرات