
از آنچه در دو جهان هست بیشتر دارند فقط خداست که از کار او خبر دارد یکی برای علی ماند و آن یکی همه بود اگر چه لشکر دشمن چهل نفر دارد عقیق سرخ از آتش نداشت واهمهای کسی که کفو علی میشود جگر دارد کمر به یاری تنهایی علی بسته میان کوچه اگر دست بر کمر دارد سر علی به سلامت چه باک از این سردرد محبت ولی الله درد سر دارد دوباره شب شد و سردرد دارد بمیرم باز مادر درد دارد دوباره شب شد و سردرد دارد میان خانه مادر درد دارد از این پهلو به آن پهلو شد و گفت خدایا زخم بستر درد دارد کسی که شهر سر سفرهی قنوتش بود چگونه دست به نفرین قوم بردارد؟! صدا زد : ” اَشهد انّ علی ولی الله “ ولی دریغ که این شهر گوش کر دارد کنیز بیت علی خاک را طلا می کرد سقیفه را بنگر فکر سیم و زر دارد زمان خوردن حق علی و اولادش سقیفه است و احادیث معتبر دارد سقیفه مکتب شیطانی خلافت بود سیاستی که برایش علی ضرر دارد اگر چه باغ فدک نعمت فراوان داشت ولی ولایت او بیشتر ثمر دارد بگو به شعله : چه وقت دخیل بستن بود؟ هنوز چادر او کار با بشر دارد بگو به میخ : که این کعبه را خراب نکن غلاف کاش از این کار دست بر دارد فدای محسن شش ماهه اش که زد فریاد سپر ندارد اگر مادرم پسر دارد به شعله سوخت پر و بال مادر ، اما نه حسین هست، حسن هست، بال و پر دارد