تنگِ غروبه و، عالم به شور و شِین

تنگِ غروبه و، عالم به شور و شِین

[ ابوالفضل بختیاری ]
تنگِ غروبه و، عالم به شور و شِین
دل‌ها می‌زنه پر، میره تا کاظمین امشب

واویلا چه بی خبر، بدن خورشید و می‌برن
واویلا رو تخت در، بدن خورشید و می‌برن
ای وای

(بدون خواهر و، بدون دختر و
چقدر غریبونه، می‌بردن پیکر و)۲

غریب آقام آقام...

زنجیر چرا هنوز، مونده روی تنش
سرخ و کبود شده، گل‌های پیراهنش
ای وای

واویلا تنش چرا، به روی تخته بسته شده
واویلا از ساق پاش، استخونش شکسته شده
ای وای

عزیز فاطمه، چقدر لاغر شده
شکسته استخون، مثل مادر شده

غریب آقام آقام...

به شب نشینی رندان برم حسرت
که نقل مجلسشان، دانه‌های زنجیر است

غریب آقام آقام...

آقایی که دلش، باب توسله
تشیع پیکرش، همراه با گله
ای وای

واویلا کرببلا، نیزه را جای گل میارن
واویلا رو تن شاه، زخمای شمشیر و می‌کارن
ای وای

سر سر نیزه‌ها، سر اربابمه 
خدا از غربتش بگم هر چی کمه

حسین آقام آقام...

هر که دارد هوس کرببلا بسم الله

حسین...

(ما نوکر، اربابه حسین
محبوبه، احوال حسین
شک داری بیا تجربه کن
کلُ الخیر، فی باب حسین )۲

خیر دنیا و قیامت جمع، توی درگاه اباعبدالله
خیر نوکری برا این آقا، مرد این راهی اگه بسم الله

با دعای حسین و تحت لوای حسین
میرسم یه روز منم به کربلای حسین

روشنه دلم یه روز تو هیئتش میمیرم
عاقبت به خیر میشم تو روضه‌های حسین

یا اباعبدالله...

بی معناست زندگی توی، این دنیا بی کرببلا
شک داری برو یه بار ببین، کلُ الخیر فی کرببلا

خیر دنیا و قیامت یعنی، یه شب جمعه زیارت باشی
دل بدی به پرچم روح الله، بیخیال غصه‌ی دنیا شی

به مقام حسین و به احترام حسین
همه جا جار می‌زنم منم غلام حسین

روشنه دلم دم شهادتین میرسه
عاقبت به خیر میشم با ذکر نام حسین

حسین...

نظرات