زدم تنهای تنها نالههای آخر خود را لبم خشکیده یارم خستهجانی حجره در بسته مگر با قطرهی اشکی کنم تر حنجر خود را بزن کف، پای کوبی کن، بیفشان دست اُمُ الفضل که کشتی در جوانی شوهر بییاور خود را (در حجره دست و پا زدنش فایده نداشت)۲ پیچیدن به خویشتنش فایده نداشت خواهر نداشت بیکسیش را به سر زند از داغ آب خواستنش فایده نداشت با ریسمان به بام تنش را کشاندهاند اینجا سپر برای تنش فایده نداشت شکر خدا که بود کبوتر به کاظمین وقت گریز آمده فَبکِ علی الحسین با نعل تازهای که بر آن اسبها زدن دیگر دفاع از بدنت فایده نداشت **** (غم بیکسیهات غم زینبه تو افتادی از زین بلند مرتبه)۲ همون سینهای که نبی بوسه زد حالا پایمال سم مرکبه لگدمال شدی پیش چشم رباب میریختن جلوی چشای تو آب ما از روضهی نعل فقط میشنویم بزار سنگ زیر نعل میشه آسیاب **** (این سینه گهوارهی نابه)۲ آرامش طفل ربابه سینه وقتی که میشه نرم بچه خوب میخوابه واویلا واویلا واویلا.... (تهماندههای جسم تو چسبید زیر نعل تا شهر کوفه جسم تو را ده سوار برد) حسین