ناله‌ی وا جگر نزن اینقدر

ناله‌ی وا جگر نزن اینقدر

[ ابوالفضل بختیاری ]
ناله‌ی وا جگر نزن اینقدر
جگرت را شرر نزن اینقدر

با صدای نفس نفس زدنت
پشت در بال و پر نزن اینقدر

بیشتر می‌زنن بر روی تشت
ناله‌ی بیشتر نزن اینقدر

پشت در هیچ‌کس به فکر تو نیست
پس سرت را به در نزن اینقدر

صورتت را مکش به روی زمین
خاک را بر قمر نزن اینقدر

عمّه‌ات را صدا بزن امّا
ناله‌ی یا پدر نزن اینقدر

یاد گودال کربلا کردم
بر دلم نیشتر نزن اینقدر

دختری داد می‌زند ای شمر 
عمّه را با سپر نزن اینقدر

خنجر کهنه‌ای که داری را
با غضب پشت سر نزن اینقدر

*****

ته قصّه رو بد رقم می‌زنی 
آتیشی به قلب حرم می‌زنی 

مگه توی مقتل وضو داری که
با چکمه روی سینه‌ش قدم می‌زنی 

*****

هیاهو و جنجال تو مقتل نکن
غم خواهرش را مفصّل نکن

با یه خنجر تیز بیا لااقل
قراره ببری معطّل نکن

دست و پا زدن‌هاشو دیدی
بی مروّت بازم بریدی
بُنَی‌َّهای مادرش رو شنیدی

نظرات