ابرا همه می‌بارن

ابرا همه می‌بارن

[ حاج محمود کریمی ]
ابرا همه می‌بارن
از آسمون میارن، پیراهن عزا رو
دیدن همه هوای
طوفانِ گریه‌های معصومه و رضا رو

عمری، اسیر بند، بی‌جرم و بی‌گناه
روزا شبیه شب، شب‌ها همه سیاه
اینه نماز عشق، قد قامت الصّلاة

نفَس نداره شهر، نداره زندان، جان
قفس پُر از فرشته‌س، به‌ جای زندان‌بان

امشب دیگه راحت از دست صیّاد شد
مرغ از قفس پَر زد، زندونی آزاد شد

یا بابَ‌الحوائج، یا موسی بن جعفر...
****
اون آتشِ نهفته
داغ جوون گرفته، جونش رو دست آخر
از بس دلش رو سوزوند
لحظه‌ به‌ لحظه می‌خوند، پهلو شکسته مادر

مادر تو کوچه دید، دشمن رو سر راه
خورشید رو می‌سوزوند روی کبود ماه
اینه نماز عشق، قد قامت الصّلاة

راه محبّت رو تا آخرش رفته
دو گونه‌ی نیلیش، به مادرش رفته

زندون پُر از عطر علی و اولاد شد
مرغ از قفس پَر زد، زندونی آزاد شد

یا بابَ‌الحوائج، یا موسی بن جعفر...
****
رسمه توو سینه‌زن‌ها
حُسن ختام نوحه، گودال و اشک و ناله‌س 
امّا گریز امشب با اذن عمّه‌ زینب
به روضه‌ی سه‌ساله‌س

سرسخت، شبیه کوه، کوتاه، مثل یه آه
ویرونه با صداش، شد قتلگاهِ شاه
اینه نماز عشق، قد قامت الصّلاة

هر دو بدن تشییع، با غل‌ و زنجیر شد
نه تنها این آقا، سه‌ساله هم پیر شد

شبیه ویرونه، زندون بغداد شد
مرغ از قفس پَر زد، زندونی آزاد شد

یا بابَ‌الحوائج، یا موسی بن جعفر...

نظرات