خدا کند که جبینی زِ داغ چین نخورد به پیش دیدهی شوهر زنی زمین نخورد به روی صورت تو دست بیحیا یعنی به روی چادر تو چند جای پا یعنی به پهلوی تو لگدهای بیهوا یعنی صدای فضّه بیا بین مردها یعنی زنانه بود فشاری که داشتی بانو شکست شیشهی باری که داشتی بانو از ما گذشت خدا سر کسی نیاره از ما گذشت دیگه شکسته گوشواره وقتی میرفت قدش رسیده بود ولی اومد ولی خمیده بود چادرشو رو خاک کشیده بود تو سینه یه بغض ممتد داری از کوچه خاطرهی بد داری میان خانه پُر از بوی سیبِ گودال است سفارش تو به زینب غریبِ گودال است در انتهای نگاه تو شیبِ گودال است و زیر حنجر شیبُ الخضیبِ گودال است دوباره دست کشیدی به روی ماه حسین چه طول میکشد این شرح بوسهگاه حسین دعا بکن که به گودال مُبهمش نکنند و ذرّه ذرّه به شمشیرها کَمش نکنند به نعل تازه روی خاک دَرهمش نکنند دهاتیان به روی بوریا جمش نکنند دعا بکن که نیفتد توان او نرود دعا بکن که سنان در دهان او نرود