مرو زهرا... (دلخوریم از روزگار آتیش زدن رویای ما رو همسر از همسر خجالت میکِشه دنیای ما رو) ۲ خونهی خوشبختیمون حالا شده ویرونهی ما پای نامحرم نباید وا میشد تُو خونهی ما ((تو افتادی ولی بازم برام سپر بودی) ۲ میبُردنَم تو زیر در بودی صداتو زیر در شنیدم) ۲ نشد زهرا برای تو علی کنه کاری دیدم که افتاده ازَت باری عَبامو اونجا رُوت کشیدم مرو زهرا... ***** (مَردمی که عمری چشم دیدن ما رو ندارن برا خونهشون میان از اینجا هیزم برمیدارن) ۲ میدونستی بیحیایی که تو رو از من گرفته نامه داده کُشتن خانومَمو گردن گرفته توی نامهش نوشته بین کوچه غوغا شد انقدر لگد زدم که در وا شد غرور حیدرو شکستم دیدم زهرا از پشتِ در همه رو پس میزد افتاده بود نفسنفس میزد محکم زدم دَرو شکستم ***** حلالم کن اینهمه دردو طاقت آوُردی بهخاطر علی زمین خوردی میبینمِت بِهَم میریزم ***** (بین دیوار و در افتاد پسرت پشت در موندی شکست بال و پرت میخ لعنتی تا قلبِتو شکافت خَم شدی حلقهی در خورد به سرِت) ... (گر هزاران بار برگردد به دنیا باز هم میرود زهرا هزاران بار دیگر پشتِ در کار دنیا را ببین در رفت و آمدهای خود ناگهان از پا میافتد مرد خیبر پشتِ در) ... (نتونستم تو رو خندونِت کنم هر چی که دارَمو قربونت کنم منی که طبیب درد عالَمَم نتونستم تو رو درمونت کنم حق داری بری غم تو بیحده من میگم بمون ولی تو گوش نده من به کی بگم، کجا بگم؟! یه حرومزاده زن مَنو زده این غم کجا برَم که تو را مردها زدند؟!) ... (من از اوّل به دنیا آمدم تا فاطمی باشم بدون او نمیخواهم نه دنیا را نه عقبا را به تو درمانده ادراکم، تو از نوری من از خاکم خدا از خاک بردارد به اسم اعظمت ما را اگر قدر تو را قدری نفهمیدیم، فهمیدیم ز «ما ادراک» در قرآن «وَ ما اَدراکَ زهرا» را زهرا مَلَکی بود که نازل شد و برگشت بیهوده در این خاک نگیرید نشانَش)