بالا نرفت آنکه به‌ پای تو پا نشد

بالا نرفت آنکه به‌ پای تو پا نشد

[ حاج علی کرمی ]
بالا نرفت آنکه به پای تو پا نشد
آقا نشد هر آنکه برایت گدا نشد

مقصود از تکلمِ طور از تو گفتن است
موسی نشد هر آنکه کَلیمِ شما نشد

روز ازل برای گلوی تو هیچ‌کس
غیر از خدای عزّوجل خون‌بها نشد

گرچه هزار سال تو را گریه کرده‌اند
یک گوشه از حقوقِ لبِ تو ادا نشد

در خلقتش زمین و مکان‌های محترم
بسیار آفرید یکی کربلا نشد

یک گوشه می‌رویم و فقط گریه می‌کنیم
حالا که کربلای تو روزیِ ما نشد


(از شعله ها خاکسترت را پس گرفتم
از خیزران آخر سرت را پس گرفتم

مرتباً به دهان تو چوب می‌کوبید
هر آنچه ناله زدم من نکوب، می‌کوبید

چهل شب است که از خیزران نخوابیدم 
چهل شب است که با کودکان نخوابیدم) 

*****

چجوری جون ندیم ولی از تنی
که موند زیر نور خورشید بگیم

می‌ذاشتی ما میومدیم کربلا
به خواهرت خسته نباشید بگیم

******

زینب رسید، کشته‌ی بی سر قیام کن
باز از رگ بریده به خواهر سلام کن

جان داده‌ام ولی نخ معجر نداده‌ام
برخیز و یک نظر به روی نیل‌فام کن

یک اربعین که حُرمت من را نداشتند
تو لااقل به خواهر خود یک سلام کن

ای وای از اسیر شدن، کو به کو شدن
با مردم محله‌ی خود روبه‌رو شدن
خیلی به خواهرت سرِ بازار بد گذشت

*****

از صبح تا شب زدنم
مگه امون می‌دادن! 
مستای شهر ماها رو
به هم نشون می‌دادن

رفتم برای یاری اسلام رفتم
من با لباس پاره سوی شام رفتم

*****

ای شام بلا اوج مصائب بود ای وای
خیلی لباسم نامناسب بود ای وای

سخت است در این امتحان حق، قبولی
زینب کجا هم‌صحبتی با شمر و خولی

*****

از خنده‌های ساربان رنجید زینب 
آخر درِ دروازه را هم دید زینب

*****

چهل شب حرص خوردم، حرف خوردم
چهل شب تو چهل گودال مُردم

نگیر از من سراغ خیلیا رو
همینارم به بدبختی آوردم 

اگرچه مقتدر، مظلوم بودیم
اسیر شامیانِ شوم بودیم

با آستین صورتامونو پوشوندیم
ولی از پشت بام معلوم بودیم

*****

میان آن‌همه دشمن، چو بی‌کَسم دیدند
به اشکِ بی‌کَسی‌ام ناکسانه خندیدند 

هرچند کوچه کوچه تماشا شدیم
ولی راحت بخواب دست نخورده است معجرم

*****

مثل انگشترت انگشترم نیست
سرت نیست و منم چیزی سرم نیست

پاشو زخمامو بشمار از تنِ تو
اگه بیشتر نباشه کمترم نیست

*****

به لطف ریسمان پیوسته رفتیم 
به زور تاریانه خسته رفتیم
زیر تیغِ نگاه‌های یه مشت مست
تموم کوفه رو کَت‌بسته رفتیم

سفر کردم به دنبال سرِ تو
سپر گشتم برای دختر تو
چهل منزل کتک خوردم برادر
به جرم اینکه هستم خواهر تو

برا کَندنِ یه قبر نیمه‌ی شب
خلاصه خیلی زحمت کشیدم
با همون لباسا دفنش کردم حسین
خلاصه خیلی خجالت کشیدم

سپر بلای دخترات شدم
هیشکی و به‌قدر زینب نزدن
تا که از تنور خولی اومدی
دیگه دخترات به نون لب نزدن

از خود کربلا تا کوفه و شام
این سه ساله نیمه‌جون‌و می‌زدن
دخترای دیگه‌تم بودن حسین
نمی‌دونم چرا اونو می‌زدن

*****

زدن مادرتان را چهل نفر یک‌جا
ولی چهل منزل صد نفر زدنم

پربازدید ترین مداحی شعر روضه حاج علی کرمی محرم و صفر امام حسین (ع)

پربازدید ترین مداحی شعر روضه محرم و صفر امام حسین (ع)

محبوب ترین مداحی محرم و صفر امام حسین (ع)

محبوب ترین مداحی حاج علی کرمی

نظرات