ای در دلم محبّت تو هست و نیستم هستی تویی، بدون تو من هیچ نیستم اشک است و آه، نام تو آری تمام عمر هر صبح و شام زمزمه کردم، گریستم (گریه کنم اگر همی فقط برای تو کنم ورنه ز دیدهام عبث اشک رها نمیشود) اصلاً مگر تو هستیِ من نیستی حسین پس من در این زمانه به دنبال چیستم (دنیا برای اهل دنیا من تو را دارم هر کس تو را دارد دگر دنیا نمیخواهد) حُرَّم و یا که شمر در این کربلای نفس اصلاً خودت بگو که در این صحنه کیستم اصلاً در این مبارزهها جای من کجاست ای وای اگر که روبهروی تو بِایستم آخر شهید میشوم امّا به راه تو در این مسیر اگر که شهیدانه زیستم * * * * (گودال قتلگاه تو را هر کسی که دید یک یا حسین گفت و دلش رفت کربلا) اینجا که گود بود چرا خوردهای زمین جایی دگر نبود سرت را جدا کنند انصاف نیست لشکر کوفه کفن شوند عریان تو را مقابل زینب رها کنند (مونده روی زمین پیکر تو رها ریگ و رمل بیابون برات گرفته عزا سر و داره جلو مادرش میبُره ...) حسین ... * * * * آخر شهید میشوم امّا به راه تو در این مسیر اگر که شهیدانه زیستم ای چرخ کجنهاد، که دل بستهای به باد ما راست پرچمی به گران سنگیِ حدید قائم به فرد نیست قیامِ مقاومت فرماندهایست در پسِ فرماندهای شهید (تو همین ظهر خداحافظی از من کردی دَمِ مغرب نشده رمل بیابان ...)