
چه خوب آموختی تحت لوای مادرت باشی تمامِ عمر زیر سایهی تاجِ سرت باشی صدف باشی و بیاندازه فکر گوهرت باشی خودت میخواستی تحتالشعاعِ خواهرت باشی *** خدا آیینهدارِ کوثرش کرد تجلی صفات حیدرش کرد نگو تاریخ از او کم نام برده خودش را خرج نام خواهرش کرد *** نوشتی در کتاب فاطمیون خطبهخط زینب قدم برداشتی گفتی فقط زنیب فقط زینب *** حرم و گنبد و صحنش همه شد وقف حسین هر حیسنیه که برپاست خیام حسن است دست ما نیست اگر سینهزنِ اربابیم این مسلمانی ماها زِ مرام حسن است *** مدینه از حسن هم یک نفر مظلومتر دارد همان خواهر که از حالِ دل خواهر خبر دارد فدای اُمّ الکثومی که دستور از پدر دارد که جای خویش زینب را همیشه در نظر دارد برای یاری زهرا دو دَم را مرتضی آورد خدا میخواست تا زینب دو تا باشد، دو تا آورد *** میریزد از نگاه تو احساس مادری جا پایِ پایِ حضرت زهرا گذاشتی زینب قرار بود کند شام را خراب حرمت به نام زینب کبری گذاشتی *** قسم بر غربت تاریخ این ترفند ممکن نیست دروغ محضشان کافیست، این پیوند ممکن نیست علی باشد به این وصل رضایتمند؟ ممکن نیست به تیغ خشمگین مرتضی سوگند ممکن نیست فلانی را بگو شهر نبی دروازهای دارد نمیداند مگر که هر کسی اندازهای دارد *** زندیق کجا، کعبهی توحید کجا؟ دوزخ به کجا، بهشت جاوید کجا؟ قانون جهان گفته محال است محال خفاّش کجا، خانهی خورشید کجا؟