حاج منصور ارضی

دل شکسته‌ی خود پر شرار می‌بینم

1298
6
دل شکسته‌ی خود، پر شرار می‌بینم
که روح خسته‌ی خود، بی‌قرار می‌بینم

به لحظه‌ای نکشید از شرار زهر انگار
که روز روشن خود، شام تار می‌بینم

شبیه مارگزیده، به خویش می‌پیچم
که جان رفته‌ی خود، در شکار می‌بینم

قسم به جد غریبم حسن، که شد مسموم
که زخم بر جگرم بی‌شمار می‌بینم

شکست در ره دین خدا حریمم را
چه سالها دور از دیار می‌بینم

از این ولایت عهدی، نه سود دشمن برد
همه حکومت او در حصار می‌بینم

درون غربت من، این زمینه سازی شد
به شیعه نصرت لیل و نهار می‌بینم

جواد آمده و بالین من، گریزم را
ز روضه‌ی علی اکبر به بار می‌بینم

کنار جسم پسر گریه‌های بابا را
میان هلهله‌ها، زار زار می‌بینم

رسید عمه، وگرنه حسین جان میداد
که غصه‌ها که در این روزگار می‌بینم

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش