محشر شفیع گریه‌کنان تو فاطمه‌ست

محشر شفیع گریه‌کنان تو فاطمه‌ست

[ سید حجت بحرالعلومی ]
محشر شفیع گریه‌کنان تو فاطمه‌ست
زهرا به یُمن اشک تو کرده شفاعتم 

در شهر شهرتم شده دیوانه‌ی رضا
در ماجرای عاشقی‌ات درس عبرتم

سلمان سر سپرده‌ی سلمانی تو‌ام
لطفاً بیا به دیدنم وقت رحلتم

ای عهده‌دار روضه‌‌ی عطشان کربلا
من آن حسین گوی دم درب هیئتم

تو رو روضه‌خوان آن لب سر نیزه‌ خورده‌ای
من سینه‌ چاک لطمه‌ی ذکر مصیبتم

کل عشیره نان‌خور موسی بن جعفریم
قربان این گدا شدن با اصالتم

****

ما جمع پریشان که در شور و نواییم
جاروکش سلطان غریب الغرباییم 

در حشر چو گویند که أَین رضویون 
صد شکر که ما ریزه‌خور خوان رضاییم

نظرات