ای جمال حضرتت آیینهی ربّ جلیل ای زبانت با خدا در گفتوگو بیجبرئیل زائر کویت هزاران نوح و موسی و خلیل مصطفی را بضعه و موسی بن جعفر را سلیل ای تو را در آستین دست عطوفت اهلبیت هم رضای اهلبیتی هم رئوفِ اهلبیت من اگر خارم به گلزار ولا خار تواَم مستمندی دردمندی سر به دیوار تواَم هم گرفتار دل هستم هم گرفتار تواَم با تمام معصیتها من خریدار تواَم هرکه هستم هرچه هستم تو پناهم دادهای کِی جوابم میکنی اکنون که راهم دادهای **** ای صفای قلب زارم، هرچه دارم از تو دارم تا قیامت ای رضاجان، سر زِ خاکت برندارم منم خاک درت، غلام و نوکرت مران از در مرا، به زهرا مادرت رضا جانم رضا... **** نه لبی مانده برای تو نه جای سالمی من که گفتم اینهمه بالای نِی قرآن نخوان اینقدَر قرآن نخوان اینجا همه نامحرمند شب بیا ویرانه هرچه خواستی قرآن بخوان
خیر و برکت بر شما