خوشم که شاه رئوفم مرا صدا کرده

خوشم که شاه رئوفم مرا صدا کرده

[ امیر برومند ]
خوشم که شاه رئوفم مرا صدا کرده
میان این‌همه مردم مرا سوا کرده

مرا کشانده به اینجا دگر عوض بشوم
به بی پناهِ گنهکار اعتنا کرده

زِ گوشه‌ی حرمش تا به عرش راهی نیست
مرا امام رضا عاشقِ خدا کرده

اگر گره به دلم خورده چاره‌اش اینجاست
گره ز کار دلم با نگاه وا کرده

یقین کنید که سلطان نگفته می‌بخشد
همین که زائرِ اویی به تو عطا کرده

زمان جلوه‌ی یا ایهاالرضایی خویش
ز بس که لطف نموده همه رضا کرده

 ****

(من اگر گریه برایت نکنم می‌میرم)

****

دل شکسته دارم می‌خری یا نه
بگو منو پیش خودت می‌بری یا نه

رفیقام هی میگن حرم به یادت هستیم
ازم می‌پرسن که الان بهتری یانه

دلم شکسته، کجا برم با این دل مریض و خسته
دلم شکسته دلم شکسته

منو بغل کن...

*****
به زیر سایه‌ی ایوان باصفای رضا
دلم هوایِ نجف صحنِ مرتضی کرده

بلند بلند به پیری گریه می‌کنم امشب
شبیه طفل که دستِ پدر رها کرده

صدای پای محرم به گوش می‌آید
چه آتشی به جگر روضه‌ها به پا کرده

قسم به ناله‌ی شب‌های جمعه‌ی زهرا
دلم هوای سحرهای کربلا کرده

صدا زند پسر من، کدام بی انصاف
تنت بدون کفن بر زمین رها کرده؟

****

بنا نبود که آفت به باغ ما بزند
پسر بزرگ نکردم که دست و پا بزند

****

چرا رنگ لبت چون ارغوان است
گمانم جای چوب خیزران است

***

سلام خانوم خانوما
دیر اومدم می‌دونم
غصه نخور عزیزم
دیگه پیشت می‌مونم

بابایی فدات بشه چقدر کبود شدی
بابایی فدات بشه موهات سفید شده
دختر قشنگمو کیا کتک زدن

دختر اگر یتیم شود پیر می‌شود
از زندگی بدون پدر...

گر رقیه جان پیش پدر ناز کند
گره کرب‌وبلای همه را باز کند

لطفی که کرده‌ای تو به من مادرم نکرد
ای مهربان‌تر از پدر و مادرم حسین
***
اگه دیوونه ندیده‌ای به ما میگن دیوونه
اگه دیوونه شنیده‌ای به ما میگن دیوونه

عقل از سر من پریده و دیوونگی جا گرفته
حرف اگه داری با خدا بزن دیوونگی...

نظرات