هنوز حال و هوایی که داشتم دارم

هنوز حال و هوایی که داشتم دارم

[ علی پورکاوه ]
هنوز حال و هوایی که داشتم دارم
هنوز طبع گدایی که داشتم دارم

برای گمشدگان یک چراغ روشن کن
نیاز به راهنمایی که داشتم دارم

بساط شاه و گدا در کنار هم پهن است
کنار جای تو جایی که داشتم دارم

همان گدای قدیمی که داشتی داری
همان امام رضایی که داشتم دارم
****
هر کسی از عزیز جا مانده 
وضع زارش همیشه غمگین است
حرف معصومه است باور کن 
روضه‌های فراق سنگین است

چقَدَر خواهری برایت کرد 
آخرش تو غریب جان دادی
بر سر خود عبا کشیده‌ای و 
به روی خاک دست و پا زده‌ای

جای شکرش باقیست
مادرت را اگر صدا زده‌ای
به روی خاک دست و پا زده‌ای

من خبر دارم از شهیدی که 
نتوانست دست و پا بزند

نظرات