نه مراست قدرتِ آن‌که دَم زنم از جلال تو یا علی

نه مراست قدرتِ آن‌که دَم زنم از جلال تو یا علی

[ سید حجت بحرالعلومی ]
نه مراست قدرتِ آن‌که دَم زنم از جلال تو یا علی 
نه مرا زبان که بیان کنم صفت کمال تو یا علی

تو که ردّ شمس کنی عیان، به یکی اشاره‌ی ابروان
دو مسخّر آمده مِهر و مَه، هِله بر هلال تو یا علی 
...
نرسد اگر به علی کسی، به کجا روَد، به کجا رسد
بخدا قسم که اگر کسی به علی رسد، به خدا رسد 

به مریضِ دل نرسد شفا، غم ما کسی نکند دوا
مگر از محبّت مرتضی همه دردِ ما به شفا رسد

نظرات

م ر مم ر م

عالی