مداحی
منبر
قرآن
آموزش
شعر
سبک
محتوا
دانلود نوا
بلاگ نوا
حذف حساب کاربری نوا
درباره ما
ورود
حاج محمود کریمی - محرم 1403
مشاهده
بیبال و پر
نخ تسبیح
دلم مسته علمداره
حیلت رها کن عاشقا؛ دیوانه شو، دیوانه شو
پشت سر، دعای زینب و رباب
اشکای حرم، بارون دستای بریدت
بعد تو، خیمهی ما غرق عزا شد؛ بد شد
آب میخواهم آب
کجایی سیّدی! ای جان زهرا
پر داشتم؛ برادر داشتم
ساقی قدرقدرت، ابوفاضل
دست افتاد و مشک، سالم ماند
توو خیمههای داغدیده
مرگا به تو فرات! به موجت، به بسترت
ای بهفدای روی ماهت؛ یا صاحب اللّوا
حاج جواد حیدری - محرم 1403
مشاهده
میا کوفه علیاکبر جوان است
با لبی پر زخون تو را ندا میدهم
منم چون سورهی حمد کتاب مرثیه خوانی
میا کوفه علیاکبر جوان است
کعبه را شوق نگاه تو نگه داشته است
سرصف امامان و پیغمبران
به ذره گر نظری کودک رباب کند
بین آن همهمه میان آن هلهله
اسلام اگر که نور فراوان و ثاقب است
خوشا مسافر آن راه مستقیم شدن
بازار پشت بازار آزار پشت آزار
گر دل شِنوَد صدای زینب
رمز وجودی ماست راز حیات حسین
روضه امام حسین (ع)
گر نشد آب میسر گردد گو عمو خود به حرم برگردد
حاج محمدرضا طاهری - محرم 1403
مشاهده
نحن جنود معسکر الحسین (ع)
زینت دوش نبی، روی زمین جای تو نیست
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
امشب شهادت نامه ی عشاق امضا میشود
شب تجدید بیعت امامت
ای وای پر از زخمی،ای وای پر از خونی
عزیز مادرم خواهرِ مضطرم
روضه امام حسین علیه السلام
آخرین شبه
گرچه کم هستن خیلی یار اما مانده است
بهار آمدنی رزق و روزی دنیا
یل بی مثل کربلا اباالفضل
خیمه شده سرگردون خدا عمو رو به ما برگردون
مشک پارتو
اگر میشد دمی با رزم جامه روی زین پیدا
حاج سعید حدادیان - محرم 1403
مشاهده
شبی که در نفس سرخ ماه طوفان بود
یا رسول الله حسینت بر زمین افتاده است
این بیت به دست دلمان داد برات
سلام الله بر لیلا و این پاکیزه فرزندش
گفت که ایقوم روح پیکرم هستی
حسین جان به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم
روز پنجم ماه عزا روز پنجم محرمه
ناقابلیست سر که سر دار میبریم
پهلوی من شکسته قامت من خمیده
دل از تموم دنیا دل از خودم بریدم
ای دوست بیا از دل و جان گریه کنیم
از هر چه مرا از حسین دور کرد اسغفرالله
حاج حسین سازور - محرم 1403
مشاهده
بادل خون تو و قدکمونم چه کنم
یا اهل العالم، یا اهل العالم
به قلب مطهرتان روز و شب سلامم هست
نمانده فرصت آن دلبریها
دل میبری زدستم مهلا عزیز زهرا
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
آنقدر درکشتی عشقت نشینم تا به صبح
هرکسی رفت به دنبال تو راهش واشد
تکانم داده عمه تا که بداند زندهام یانه
خبر در علقمه در بینِ لشکر تواَمان پیچید
عبّاسم و در پِی خطر میگردم
نه آب مانده برایم نه آبرو چه کنم
ای یل ام بنین نور سما با تو زمین
شاه شمشادقدان
آبرو دار تمام محشر است
سید مجید بنیفاطمه - محرم 1403
مشاهده
در زیر پای اسب دو کودک ز دست رفت
امشب شهادتنامه عشاق امضا می شود
دو خط احکام یادش بده
تویی دریای بی پهنای خلقت
کجا میخوای بری ای برادر؟
روضهی شام غریبان حضرت اباعبدالله الحسین (ع)
یا حامل اللواء ای آبروی آب، به منم آبرو بده
ابالفضل یا کفیل الزینب
ای مشک آب دووم بیار نوبت تو رسیده
خیمه ها میسوزد و شمع شب تارم شده
تا عمو زود زود برگردد دختری دست بر دعا شده بود
ناگفتنی باشدمثل نَمِ دریا به روی سوزنی باشد
ما را شکار تیر مژگان کرد اباالفضل
سایه ات بر سر من هست ولی فردا نه
میون قلب معرکه غوغا شده
نریمان پناهی - محرم 1403
مشاهده
بین مقتل غرق خون افتادی وتشنهترینی
یا اباعبدالله الحسین
ای مظلوم، یا اَخا الغریب و یا مغموم
ای آقا ای شهید عصر عاشورا
ای نور دو عالمین یا حضرت امام حسین
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
بی کس و تنها شده مابین دشمن شاه عالم
صبح و مساء گریه میکنیم با مصیبتای جد غریبت
سه ساعته شلوغه تو گودال
تو طبیب دل بیمار منی
مکن ای صبح طلوع
شب جمعه بود، مادرم میگفت
یا عباس ای خدای غیرت و احساس
ای خدا چیکار کنم پاهام نمیره سوی خیمه
یا ابا عبد الله اقای من
عبدالرضا هلالی - محرم 1403
مشاهده
دین کی سنگینه به گردن
این نص روایته این عین عبارته
دو محراب خدایی دو صحن کبریایی
همه منتظرند مادرش برسه
سلام علی شاه شیب الخضیب
گره خورده دل پریشونم
شال عزات رو شونمه
نزدیک مغرب است خدایا چه میشود
گفته بودی زمان پیری ما، آب هم در دلم تکان نخورد
هیکل تو دید و آمد از خیام شه برون
منم و شور تو و این دل سرگردانی
پسر ارشد ارباب میزنه به قلب لشکر
الان انكسر ظهری
بابا تو میدون تنهاست این عمی العباس
ای مرتضی شمایل ابوفاضل
مهدی رسولی - محرم 1403
مشاهده
حادثهی عظیم عشق کی گفته اتفاقیه
سری برشانهی هم می گذاریم
خبر در علقمه دربین لشگر توامان پیچید
تنش روی زمین اما به سوی نمیرفتن
من اباالفضلم مرید حسین
آسمون عشق توماه کاملی
بیز حسین بن علی ملتی یوخ
راهی برا غصه نمیمونه
گوزون اچگینان اوغلوم
من معتکفم در کوی حسین
نشستم روبروی گاهوارهت دید م سرگرم بازی کردنی تو
اکفیانی فانکما کافیا
ای چارهسازه مردم عالم
چوخلو من یالوارانی
تشنهام اما یوخ