شب تاسوعاست امشب کربلا غوغاست امشب ... عبّاسم و در پِی خطر میگردم دور و بَر خیمه تا سحر میگردم صد بار اگر علقمه را فتح كنم لبتشنهتر از گذشته برمیگردم حسین... کس پیش تو دم ز زور بازو نزند کو آن که برابر تو زانو نزند؟! لبتشنه ز علقمه گذشتی، آری! دریا که به رودخانهها رُو نزند حسین... رفتی و بیسر و پاها همگی شیر شدند با من و عمّه سرِ پوشیه درگیر شدند فاطمیّات حرَم یک شبه تحقير شدند دختران پای سرِ تو همگی پیر شدند