
اشکای حرم، بارون دستای بریدهت چشمای حرم، مدیون دستای بریدهت هرچی گره افتاد به کارم، مادرم گفت سقّای حرم! قربون دستای بریدهت بار اوّلم نیست؛ بار آخرم نیست، پریشونم کردی بار اوّلم نیست؛ بار آخرم نیست که مجنونم کردی بار اوّلم نیست؛ بار آخرم نیست، تو دیوونم کردی توو خونهی کرمتم اباالفضل اباالفضل اباالفضل دیوونهی حرمتم اباالفضل اباالفضل اباالفضل بهونهی کرم تو حسینه حسینه حسینه نشونی حرم تو حسینه حسینه حسینه همه کس و کار منی علمدار علمدار علمدار ماه شب تار منی علمدار علمدار علمدار هر بیچاره و درموندهای باشه توو عالم راه چارهشو میدونه دستای بریدهت هر بلایی هم سرم بیاد، از علم تو دل نمیبرم به جون دستای بریدهت حاجتا بهونهست؛ راهی عاشقونهست توو بازارت باشم توو صف زیارت با همین بضاعت خریدارت باشم کاشکی ای علمدار! من توو عشق اینبار علمدارت باشم توو خونهی کرمتم اباالفضل اباالفضل اباالفضل دیوونهی حرمتم اباالفضل اباالفضل اباالفضل بهونهی کرم تو حسینه حسینه حسینه نشونی حرم تو حسینه حسینه حسینه همه کس و کار منی علمدار علمدار علمدار ماه شب تار منی علمدار علمدار علمدار رایت الحسین هنوز اگه سرخه مثل خون سرخی میگیره از خون دستای بریدهت کربلا با اینکه مرکز عالمه امّا کربلا نبود بدون دستای بریدهت دستاتو توو محشر تا میاره مادر چه غوغایی میشه با دست کرامت، تازه اون قیامت تماشایی میشه باز روضهی مشک بین اونهمه اشک چه دریایی میشه توو خونهی کرمتم اباالفضل اباالفضل اباالفضل دیوونهی حرمتم اباالفضل اباالفضل اباالفضل بهونهی کرم تو حسینه حسینه حسینه نشونی حرم تو حسینه حسینه حسینه همه کس و کار منی علمدار علمدار علمدار ماه شب تار منی علمدار علمدار علمدار