آنقدر درکشتی عشقت نشینم تا به صبح

آنقدر درکشتی عشقت نشینم تا به صبح

[ حاج حسین سازور ]
آن‌قدر در کشتی عشقت نشینم تا به صبح
یا به ساحل می‌رسم یا غرق در دریا می‌شوم) ۲

می‌خانه دگر جای منه بی‌سروپا نیست
 بگذار که پشت در می‌خانه بمیرم۲

حسین.... 

گفت پیغمبر که چون کوبید دری
عاقبت ز آن در برون آید سری

چون نشینی بر سر کوی کسی
 عاقبت بینی تو هم روی کسی 

آنقدر دم می‌زنم این خانه را ۲
تا ببینم روی صاحب‌خانه را۲

نظرات