دو بار اگر بزنی به هم شود بابا

دو بار اگر بزنی به هم شود بابا

[ سعید خرازی ]
دو بار اگر بزنی لب به هم شود بابا
صدا بزن پدرت را که من بگویم: جان!

سری تکان بدهی هم برای من کافی‌ست
که جان سپردنِ من لااقل شود آسان 

زره به خوردِ تنت رفته، استخوان پیداست
چرا شدی پسرم جلدِ بی‌قرآن؟

چقدر فاصله افتاده بین اعضایت
نه دست هست سر جای خود نه انگشتان

نظرات