تنت افتاده روی خاک و یا ریخته است نه به یک جا زِ کجا تا به کجا ریخته است موی زیبای تو یادآور پیغمبر بود چه کسی با چه دلی خونِ تو را ریخته است جگرش پاره شد و ریخت به یک تشت حسن پارههای جگر من ریخت به یک دشت حسین سعی داری به برِ عمّه زِ جا برخیزی علی عمّهات خسته شد از بس که سرش را پایین انداخت سایهی خواهر من را زن همسایه ندید مانده حالا وسط این معرکه