تَه گودال فقط پیکر تو مانده و من

تَه گودال فقط پیکر تو مانده و من

[ حاج حسن خلج ]
تَه گودال فقط پیکر تو مانده و من 
همه رفتند فقط مادرِ تو مانده و من 

سر و انگشتر و انگشت به غارت بردند 
پاره‌های بدن بی‌سرِ تو مانده و من 

بوسه باید به روی گونه نشیند اما
چاره‌ای نیست رگ حنجر تو مانده و من 

ای جانِ من به نیزه‌ی اعدا چه می‌کنی؟
آغوشِ باز جای تو آن‌جا چه می‌کنی؟

تو و عباس که رفتید از آن لحظه به بعد 
زخم‌های بدن دخترِ تو مانده و من

نظرات