
انگار اومد بر قلب من فرود خنجری که سر تو از پیکرت ربود اونی که سر از تنت برید فکری به حال دل زینب نکرده بود رگاتو میبوسم، گلوتو میبوسم تو رو خدا دست و پا نزن نزار که ببینه، اینقده مادر و صدا نزن لب تشنه را که با عجله، سر نمیبُرند حداقل مقابل دختر نمیبُرند گفتم به شمر رو بزنم، تو نخواستی گفت کفن کن عمه تنم حالا بگو چکار کنم، پشت و رو شدی با تیغ کند آخر سر رو به رو شدی حسین وای...