آفرین براین امانت داری‌ات

آفرین براین امانت داری‌ات

[ علی اکبر زادفرج ]
آفرین بر این امانت داری‌ات 
باغبان تا یاس پرپر را گرفت 

اشک خجلت چشم حیدر را گرفت

آن شب که فلک شراره می‌ریخت 
وز چشم قمر ستاره می‌ریخت
 
مولا ز فراق خون جگر بود 
از هر شب خود خون جگر بود
 
تابوت حبیبه‌اش به دوشش
خاموش و بر آسمان خروشش

می‌سوخت ز اشک بی صدایش
تابوت گریست از برایش

می‌سوخت به یاد آن شهیده
می‌رفت به غامت خمیده 

دنبال آن جنازه با دلی چاک 
هر چند فتاده بر خاک 

یک دست به سوی حی منان 
دست دگرش به دوش سلمان 

مقداد بر او نظاره میکرد
تقدیر غمش ستاره میکرد 

می‌ریخت سرشت بر هزارش
می‌کرد نگه به قبر یارش

کی قبر امید حیدر هست این
پاکیزه گل پیمبر هست این

جانان من است این تن پاک
آرام ببر بگیرش ای خاک

او صدمه‌ی بی شمار دیده
او در پس در فشار دیده

هرچند آستین به دهان گریه می‌کنم
اما صدای زینب کبری به من رسید

از بس غریب بودم و بی کس به وقت دفن
تسلیت از خدای تعالی به من رسید

تقسیم کار خانه به نفع علی نبود
ای وای من که شستن زهرا به من رسید 

می‌کرد نگه به قبر یارش

کی قبر امید حیدر هست این
پاکیزه گل پیمبر هست این

جانان من است این تن پاک
آرام ببر بگیرش ای خاک

او صدمه‌ی بی شمار دیده
او در پس در فشار دیده
اکنون که تو گشته‌ای مزارش
زنهار دگر مده فشارش

از چشم ز جان خویشتن بست
بگرفت جنازه را سر دست 

جان بر سر دست خود نهاده
تنها و غریب ایستاده

دیدند برای اولین بار
لرزیرد علی در آن شب تار

کس نیست جنازه را بگیرد
ای وای اگر علی بمیرد 

ناگه دل شب در آن بیابان
از قبر دو دست شد نمایان 

کی رفته فرو به بهر حیدر
وی مظهر اقتدار و غیرت
 
من صاحب این امانت هستم
بسپار گل مرا به دستم

آن شب که چو گل ز هم شکفتی
 زهرای مرا ز من گرفتی
 
بر دست تو دست او نهادم
کی یاس کبود بر تو دادم

از رخت شرمنده‌ام 
فاطمه جان داده و من زنده‌ام

از شماتت کردن دشمن مپرس
از سه ساله دخترت از من مپرس

شد سرت یک نیمه شب مهمان او
با وصالت بر لب آمد جان او 

مُرد در ویرانه‌ و من زنده‌ام
بی رقیه آمدم شرمنده‌ام 

هر که مست است مست روی علی است
هر چه مستی است از سبوی علی است

تاک را کاشت با دو دست خودش
باده یک قطره از وضوی علی است 

ای که می‌پرسی آمدم ز کجا
بر تنت گرد و خاک کوی علی است
 
معنی اَینَ ما تُولو چیست 
هر طرف رو کنید  روی علی است

هو علی هو علی علی هو هو 
دو جهان غرق های و هوی علی است

او خدا نیست نه خدا او نیست
که خدا هم در آرزوی علی است

من هر کس گره‌ای داشت کمک از من خواست
گره‌ای خورده به کارم که ندانم چه کنم
 
در ره مسجد و خانه به زمین خوردم هر قدم 
از همان لحظه شده ورد زبانم چه کنم 

از علی آمده است هر چه که هست 
بازگشت همه به سوی علی است

(علی یا علی )

نظرات