
شرمم از یار اتفاقی نیست اشکم اینبار اتفاقی نیست ما کجا و به یاد او بودن یاد دلدار اتفاقی نیست این همه لطف حضرت حجت بر گنهکار اتفاقی نیست پرده پوشی، مرام این قوم است سِترِ سَتّار، اتفاقی نیست اشک یعقوب، دوری از یوسف دیدهی تار، اتفاقی نیست اتفاقاً همین که کرده دعا بر منِ زار اتفاقی نیست واسطه شد، شدیم عبد نجف خیرِ بسیار اتفاقی نیست اینکه مختصِ حیدر است فقط وصفِ کَرّار، اتفاقی نیست فاطمه میدهد برات نجف فیض دیدار، اتفاقی نیست اشک ما رحمتِ بَنی الزهراست چشم پربار، اتفاقی نیست ضربه زد قاتلش حساب شده زخمِ مسمار، اتفاقی نیست سر به دیوار خورده، این سرخی روی دیوار اتفاقی نیست