حاج حسن خلج

دلوم از زندگونی سخت سیره

2238
36
دلم از زندگونی سخت سیره
بمیرم هرچی زودتر باز دیره

پسر در خون تپان دختر عزادار
برادر کشته و خواهر اسیره

بر اندام شهیدان کاوش تیر
چونان ماند که سوزد در حریره

به کام مادران لخته جگر خون
به حلق کودکان خون آبه شیره

جهان دشمن زمین سخت آسمان دور
....

خدایا زینبم تنها و بی کس
کس بی کس به فریادِ دلم نیست

خدایا من همان محمل نشینم
که اینک در عزای دل نشینم

تمام خیمه‌ها آتش گرفته
...

تمام بلبلان زآتش رمیده
همه گل‌های زهرا سر خمیده
*****
چونان غبار مرا روزگار داد به باد
که بر زمین ننشیند هزار سالِ دگر
*****
غمِ عشقت بیابان پرورم کرد
هوای وصل بی بال و پرم کرد

همه گفتند زینب ناله کم کن
تو آیی در خیالم چون ننالم

حسین جانم حسین جانم حسین جان...

مرا به صبر و سکوت عون صنم بشارت کرد
خبر نداشت که خود هرچه بود غارت کرد
******
با آنکه به دست خود صبورم کردی
از گودیِ قتلگاه دورم کردی

با دست خود ای عشق خبردار شدی
در قبرِ غمت زنده به گورم کردی

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش