دلُم از زندگونی سخت سیره بمیرم هرچی زودتر باز دیره پسر در خون تپان دختر عزادار (برادر کشته و خواهر اسیره) ۲ (بر اندام شهیدان کاوش تیر) ۲ چونان ماند که سوزن در حریره به کام مادران لخته جگر خون (به حلق کودکان خون آبه شیره) ۲ (جهان دشمن زمین سخت آسمان دور) ۲ ***** خدایا زینبم تنها و بی کس کس بی کس به فریادِ دلم نیست (خدایا من همان محمل نشینم) ۲ که اینک در عزای دل نشینم تمام خیمهها آتش گرفته ***** تمام بلبلان زآتش رمیده همه گلهای زهرا سر خمیده ***** چونان غبار مرا روزگار داد به باد که بر زمین ننشیند هزار سالِ دگر ***** غمِ عشقت بیابان پرورم کرد هوای وصل بی بال و پرم کرد همه گفتند زینب ناله کم کن تو آیی در خیالم چون ننالم حسین جانم حسین جانم حسین جان... (مرا به صبر و سکوت عون صنم بشارت کرد) ۲ خبر نداشت که خود هرچه بود غارت کرد ****** (با آنکه به دست خود صبورم کردی از گودیِ قتلگاه دورم کردی) ۲ با دست خود ای عشق خبردار شدی در قبرِ غمت زنده به گورم کردی