بیحیا نعره زد سرش با من نفسِ گرمِ آخرش با من سر رو از پیکرش جدا کردن جلو چشمای خواهرش با من بدنش با من، پیرهنش با من جلو چشمای، دخترش زدنش با من مادرش بیحال، وسط گودال میگه بچم بیکفنه، کفنش با من یا حسین مظلوم... **** به سنان گفت آخرش با تو سرو بردن حنجرش با تو من دارم میرم از تَهِ گودال آخرین جیغ مادرش با تو تو بزن نیزه عددش با من تو بزن نیزه دست و پا نزدش با من بریم از مقتل برسیم خیمه تو بکش موی بچه رو لگدش با من یا حسین مظلوم...