وقتی که در دور و برت، لشکر نباشد وقتی برایت یکنفر یاور نباشد وقتی که هَل مِن ناصرِ تو، بیجواب است وقتی که شرم از سِبط پیغمبر نباشد خواهر اگر جان را نریزد زیر پایت دیگر به جان تو قسم، خواهر نباشد باید که قربانی شوند، این دو جوونم باور بکن راهی از این بهتر نباشد وقتی که عبدالله هم داده رضایت عذری نمانده، صحبتی آخر نباشد وقتی وهب را مادرش تقدیم کرده از یک مسیحی، خواهرت کمتر نباشد بگذار تا کامل شود، عشق من و تو تا خواهرت شرمنده از مادر نباشد من هرچه را دارم اگر ریزم به پایت جبران یک موی علیاصغر نباشد هستند اولاد من، امّا خون اینها رنگینتر از خون علیاکبر نباشد گفتی همیشه خواهرت را دوست داری حالا نباید روی حرفش نه بیاری از غربتت مولا خبر دارند هر دو بر حال امروزت، نظر دارند هر دو تنهاییات اینجا درآورد اشکشان را از غصّهات، چشمان تر دارند هر دو پوشاندهام بر تن، لباس رزمشان را بنگر چه تیغی بر کمر دارند هر دو من که حریف بیقراریشان نبودم شور عجیبی بین سر دارند هر دو از لحظهای که گفتهای نه، ای برادر! حال و هوای محتضر دارند هر دو از بسکه شوق پرزدن را دوست دارند بر تن به جای دست، پَر دارند هر دو از نسل ابراهیم و اسماعیل هستند در دستشان تیر و تبر دارند هر دو وقت رجز خواندن، شبیه شیر هستند وای از دَمی که نیزه بردارند هر دو مانند خورشیدند و آتش میفشانند شیران جنگند و شرر دارند هر دو با خونشان آمیخته شور شجاعت مانند عبّاست، جگر دارند هر دو بگذار اینها سوی میدان پَر بگیرند من راضیام هردو به پای تو بمیرند دیدی از نِی دست خواهر بسته بود گوئیا دستان حیدر بسته بود یاسها را جوهر نیلی زدند بچّهها را یکبهیک سیلی زدند **** شمس حجاب گنبد دوّار، ای دختر حیدر بدر سپهر عصمت و ایثار، ای دختر حیدر در کربوبلا نقطهی پرگار، ای دختر حیدر روح بلند حیدر کرّار، ای دختر حیدر ای تیغ کلام تو شرربار، ای دختر حیدر ای مِهر نگاه تو گهربار، ای دختر حیدر ای همقطار سیّدالأحرار، ای دختر حیدر ای ثانیِ زهرا، ای زینت مولا، بانوی عاشورا، ای دختر حیدر ای رشتهکوه صبر و صلابت، ای دختر حیدر خورشید فروزان هدایت، ای دختر حیدر پیغمبر ایثار و شهادت، ای دختر حیدر ای سیّدهی صبح قیامت، ای دختر حیدر درهم شکنِ تخت خلافت، ای دختر حیدر بردی به دوشت بار امانت، ای دختر حیدر هستی امانتدار امامت، ای دختر حیدر تصویرِ تجلّای شجاعت، ای دختر حیدر ای عالِمه أعلم، بانوی دو عالم، بانیِ محرّم، ای دختر حیدر تو زینبی و یار حسینی، ای دختر حیدر تو بانوی دربار حسینی، ای دختر حیدر بعد از حسین، تکرار حسینی، ای دختر حیدر گنجینهی اسرار حسینی، ای دختر حیدر پیغمبرِ ایثارِ حسینی، ای دختر حیدر فاتحترین سردارِ حسینی، ای دختر حیدر تو قبلهی اقمار حسینی، ای دختر حیدر ای لیلهی اسرا، ای روح مصلّی، یا زینبکبری،ای دختر حیدر **** از مزارش گر صدای سوز و سازی بشنوی سترِ ناموس نبوّت چون حجاب زینب است مُحتجب لفظ حجاب از احتجاب زینب است دانشآموز علی، خواهر ناموسِ دین کِی دهد معجر زِ سر قرآن کتاب زینب است از میان تربتش بوی حسین آید برون کهنهپیراهن گمان در مزار زینب است از مزارش گر صدای سوز و سازی بشنوی آن صدای سوزش قلب کباب زینب است