شورشی درمیان صحرا بود

شورشی درمیان صحرا بود

[ حاج حسن خلج ]
شورشی درمیان صحرا بود 
كاروانی ز دور پیدا بود 

كاروانی ز آل ابراهیم 
كاروانی كه ایل دریا بود 

كعبه هایی روان ز سمت حجاز 
به سوی قبله گاه دلها بود 

زیرپاهایشان به سطح كویر 
بالهای فرشته ها وا بود 

درمیان تمام محمل ها 
محملی بی نظیر پیدا بود 

گِردگِردش عشیره ی سادات 
دست برسینه در تمنا بود 

محملی روی دوش جبرائیل 
محملی كه عجیب گیرا بود 

این طرف عون و جعفر و قاسم 
سوی دیگر علیِّ لیلا بود 

پشت سر شیرهای هاشمیان 
پیش رویش حسین زهرا بود 

لیك تنها كنار ناقه ی او 
جای مردی بلند بالا بود 

كوه مردی به شیر فرزندی 
معنی غیرت خداوندی 

وقت برپایی حرم شده است 
زانوان غیور خم شده است 

لرزه افتاد برتمامی دشت 
وقت كوبیدن علم شده است 

چشمش از چادری تبرك جست 
پشت سقا دوباره خم شده است 

برزمین پانهاد خاتونی 
آسمان خاك این قدم شده است 

زیر لب یا مجیر می خواند 
كه وجودش پر از اَلم شده است 

لحظه های غروب نزدیك است 
چشم هایش مدار غم شده است 

باز آرام با برادر گفت 
كه دلم تنگ مادرم شده است 

ای برادر بگو كجا اینجاست 
ناله ی مادرم چرا برپاست 

آه ازاین زمین بیا برویم 
نیزه ها را ببین بیا برویم 

تا نمردم زدست دلشوره 
این دم واپسین بیا برویم 

بر علمدار تا نظر نزدند 
جان ام البنین بیا برویم 

تا نخندیده اند بر اشكم 
درغروبی غمین بیا برویم 

تا نیفتاده ای در این گودال 
پیشم از پشت زین بیا برویم

پربازدید ترین مداحی شعر روضه محرم و صفر ورود کاروان به کربلا

محبوب ترین مداحی محرم و صفر ورود کاروان به کربلا

محبوب ترین مداحی حاج حسن خلج

نظرات